جدول جو
جدول جو

معنی سینه ریش - جستجوی لغت در جدول جو

سینه ریش
آنکه دلش از غم و اندوه آزرده باشد، دل ریش
تصویری از سینه ریش
تصویر سینه ریش
فرهنگ فارسی عمید
سینه ریش
(نَ / نِ)
کسی که سینه اش ریش بود. کسی که به بیماری سینه دچاراست، غمگین. دردمند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سینه فیل
تصویر سینه فیل
سینه فیل (Cinephile) یا عشق فیلم به معنای علاقه مند شدید به سینما و فیلم ها است. افرادی که سینوفیل هستند، اغلب به طور شدید به تماشای فیلم علاقه مند هستند، از تاریخچه و تکنیک های سینما آگاهی دارند، و اغلب به طور منظم فیلم های مختلف را می بینند و ارزیابی می کنند.
ویژگی های سینوفیل:
1. علاقه شدید به سینما : سینوفیل ها عاشق هنر سینما هستند و از دیدن فیلم ها لذت می برند.
2. آگاهی از تاریخچه و تکنیک های سینما : آن ها با تاریخچه سینما، سبک ها، کارگردانان برجسته، و تکنیک های ساخت فیلم آشنا هستند.
3. پذیرش دیدگاه های مختلف : سینوفیل ها نه تنها از فیلم های محبوب و معروف استقبال می کنند بلکه از فیلم های تجربی، مستند، هنری، و جهانی نیز لذت می برند.
4. پیگیری اخبار و جوایز سینمایی : آن ها به روز با اخبار جدید سینما، جوایز فیلم و رویدادهای سینمایی مختلف هستند.
5. نقد و بررسی فیلم ها : سینوفیل ها علاقه دارند فیلم ها را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند و نظرات خود را در مورد آن ها ابراز کنند.
6. مشارکت در جوامع سینمایی : افراد سینوفیل معمولاً در جوامع آنلاین یا آفلاین مشارکت دارند که در آن ها در مورد فیلم ها گفتگو می کنند و نظرات خود را به اشتراک می گذارند.
اصطلاحات مرتبط:
- سینمایاب (Cineaste) : فردی که از سینما به عنوان یک هنر علاقه مند است و معمولاً با تحلیل و بررسی عمیق تر فیلم ها و سینمای جهانی مشغول است.
- سینماگر (Cinemaphile) : فردی که از سینما به عنوان یک هنر و محیط فرهنگی استقبال می کند و به دنبال تجربه و آشنایی بیشتر با فیلم ها است.
مثال های معروف از سینوفیل ها:
1. فرانسوا تروفو ، کارگردان و نویسنده فرانسوی که به عنوان یک سینوفیل و سینماگر برجسته شناخته می شود.
2. راجر ایبرت ، نویسنده و منتقد فیلم آمریکایی که به دلیل دیدگاه های برجسته و نقدهای تاثیرگذارش در حوزه سینما معروف است.
3. مارتین اسکورسیزی ، کارگردان مشهور آمریکایی که علاقه شدیدی به سینما دارد و در اثرات سینمایی خود از تاثیر سینمای فیلم نامه نویسان مانند فرانسویه و ویسکار استفاده می کند
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از سینه کش
تصویر سینه کش
جای پهن و هموار در دامنۀ کوه مثلاً سینه کش کوه
سینه کش آفتاب: کنایه از جای رو به آفتاب، جای مسطح که خورشید بر آن بتابد
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
رشته یا طوقی به جواهر یا سکه های زر که زنان آویزند و تا سینه ممتد باشد. گردن بندی فراخ که بر روی سینه افتد و بر آن جواهرو زینتهای دیگر آویخته است. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
پوشندۀسینه. آنچه سینه را پوشاند. رجوع به سینه بند شود
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
نام گیاهی است. لبانه. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(هََ جَ تَ / تِ)
آنکه سینه را بر زمین یا چیز دیگر بساید. (آنندراج) (بهار عجم). آنکه به سینه راه رود:
چون ابر بهاری بزمین سینه کش آید
شوکت شده از بس که گران بار نگاهم.
محمد اسحاق شوکت (از آنندراج).
- سینه کش رو به آفتاب، در معرض آفتاب. (فرهنگ فارسی معین).
- سینه کش کوه، شیب تند و تیز کوه. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
یا سینه کش آفتاب. رو به آفتاب در معرض آفتاب. یا سینه کش کوه. شیب تند و تیز کوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سینه کش
تصویر سینه کش
((~. کِ))
جای هموار و معمولاً شیب دار
سینه کش آفتاب: رو به آفتاب، در معرض آفتاب
سینه کش کوه: شیب تند و تیز کوه
فرهنگ فارسی معین
حرکتی که ضمن آن بدن از پاها تا زیر سینه روی زمین است و شخص با بلند کردن سر و سینه و فشار دو دستش روی زمین خود را جلو می کشد
فرهنگ فارسی معین
یاره، گردن بند
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خزیده خزیده، سینه مال
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پهلو، دامنه، دامنه کوه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
با سینه خزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
جلیقه، پستان بند، جلیقه
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
زدن، سربالایی، دامنه
فرهنگ گویش مازندرانی